نام پدر : حسن
تاریخ تولد : جمعه ، 1 فروردین ،
1331 محل تولد : تهران
سن هنگام شهادت: 29
تحصیلات : کارشناسی
تخصص : فیزیک
زندگی نامه
سوابق مبارزاتی: تلاش برای ایجاد انجمنهای اسلامی دانشآموزان و معلمان ، مبارزه علیه رژیم پهلوی، کسب آمادگی نبرد مسلحانه علیه دستگاه پهلوی ، تلاش برای آشنا کردن نسل جوان با اندیشههای امام راحل
کارهای تشکیلاتی: همکاری با مساجد جاوید و قبا ، مبارزه در قالب حرکتهای فرهنگی، عضویت در کمیته استقبال از حضرت امام خمینی(ره)، همکاری در تشکیل کمیتههای انقلاب، عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی
مسئولیتها : تدریس در آموزشگاههای مختلف
تولد تا جوانی
جواد مالکی فرزند حسن در سال 1331 ه .ش در خانوادهای مذهبی در جنوب شهر تهران متولد شد. در خانوادهای که جواد در آن تربیت یافت، مذهب مبنا و اساس هرکاری بود و همین امر موجب شد تا وی از کودکی با دین و قرآن آشنا شود.
جواد با ورود به دبستان خیلی سریع پیشرفت کرد و جزو شاگردان ممتاز شد. پس از آن وارد مقطع دبیرستان شد و با اخذ مدرک دیپلم در سال 1350 ه .ش به دانشگاه تربیت معلم راه یافت.او در رشته فیزیک به ادامه تحصیل پرداخت و با هوش و ذکاوتی که داشت توجه استادان و همشاگردیهای خود را به خویش جلب نمود.
روح تلاشگر، متکی به خود و مسئولیتشناسی، او را سرآمد دیگران کرده بود. او همواره به پدر و مادرش به دیدهی احترام مینگریست و هر سخن آنان را با دل وجان اجرا میکرد. هرگز کلام و رفتاری که خاطر آنان را آزرده سازد از وی سر نزد و مراقب بود همواره با ادب و احترام با آنان سخن بگوید و گفتارش در برابر آنان با تکریم و احترام باشد. جواد برای ادامه تحصیل وارد دانشکده تربیت معلم شد و در رشته فیزیک به تحصیل پرداخت.
او در دانشکده تربیت معلم آموخت که چگونه با اجتماع وارد صحبت شود و چگونه با نوجوانان و جوانان ارتباط برقرار کند. او به شغل معلمی عشق میورزید و آن را ادامه رسالت انبیاء میشمرد.
شهید مالکی و مبارزه علیه طاغوت
جواد با ورود به دبیرستان و پس از آن دانشگاه، راه و روش مبارزه را آموخت. ورود وی به محیط دانشگاه نقطه عطف فعالیتهای انقلابی او برای براندازی حکومت پهلوی بود. با اوجگیری جنایتهای رژیم پهلوی، جواد خیلی زود متوجه شد که باید به صورت منسجم و با برنامه وارد مبارزه با طاغوت شود. بنابراین ضمن تلاش شبانهروزی در دانشگاه برای جمع کردن بچههای مسلمان و سروسامان دادن به فعالیت آنان ضمن ایجاد انجمن اسلامی و برپایی مستمر اردوهای فرهنگی و ورزشی نظیر کوهنوردی و ... با روحانیت مبارز نیز ارتباط خوبی برقرار کرد. جواد به خوبی دریافت که باید نوجوانان و جوانان را به سمت مبارزه بکشاند . در همین ارتباط شهید جواد مالکی همکاری خود را با مسجد جاوید آغاز کرد و در کنار شهید دکتر مفتح تا آخرین روزی که این مسجد توسط عمال پهلوی بسته شد به همکاری ادامه داد. او در جریان رو شدن افکار مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق ،توانست جوانان سرگشته بسیاری را که پس از این ماجرا ،متزلزل شده بودند ، با راهنماییهای روحانیت مبارز به ویژه شهید بهشتی به سوی حرکتهای اسلامی و انقلابی اصیل هدایت کند.
در این مقطع بود که به تدوین دو جزوه در مورد جهانبینی اسلامی و اقتصاد اسلامی که محور اصلی حملات منافقین بود پرداخت و با استفاده از آن کلاسهای بیشماری را در بیشتر مساجد و محلات تهران، برای قشر دانشجویی مسلمان برگزار کرد.
با تأسیس مسجد قبا و آغاز فعالیتهای فرهنگی و مبارزاتی روحانیان و مبارزان متعهد اسلامی در آن، جواد نیز که شیفته راه ولایت فقیه و حضرت امام خمینی (ره) بود ، به همراه برادرش شهید حبیبالله و چند تن از دوستانش به صف مبارزان در این مسجد پیوست و در بیشتر برنامههای آن مانند: تشکیل کلاسهای عقیدتی و ایدئولوژی، ایجاد کتابخانه و تأسیس صندوق قرضالحسنه، نقش چشمگیری داشت. او هم چنین در برنامهریزی نخستین نماز عیدسعید فطر در سال 56 به امامت شهید دکتر مفتح در تپههای قیطریه نقش مهمی ایفا کرد.
با اوجگیری نهضت انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره) ،شهید جواد مالکی به تلاشهای خود از طریق برپایی هستههای مبارزاتی متعدد زیر پوشش جلسات تعلیم قرآن و اصول عقاید و ... که زمینهساز یک حرکت عظیم تحت نظر روحانیت بود، ادامه داد. وی در دی ماه سال 1356 ه.ش با نظر شهید بهشتی به عضویت شورای مخفی انقلاب در سالهای 57- 56 درآمد.
در 25 شهریور سال 1357 و در اوج مبارزات ضد رژیم، زلزله سنگین طبس پیش آمد. پس از این واقعه هولناک، شهید جواد مالکی به توصیه شهید بهشتی همراه شهیدان حسن اجارهدار ، برادرش حبیبالله مالکی و شهید علیاصغر آقازمانی و برخی دیگر به یاری بازماندگان حادثه شتافت. در آنجا با یک خط انحرافی که به نام اسلام شدیدترین موضعگیریها را نسبت به روحانیت داشت، مواجه شد. این جریان تلاش میکرد، همه دانشجویان و روحانیون را از اردوگاه امام به محل دیگری منتقل کند. شهید مالکی و همفکرانش، در کنار یاری رساندن به مصدومان، همه تلاش خود را برای منزوی کردن این خط به کار بستند. آنان توانستند پس از چندی اوضاع آنجا را با تدوین یک نمودار تشکیلاتی که وظایف همه و همچنین نحوه مدیریت در آن روشن شده بود، سامان دهند. در ادامه و سپس با درخواست کمک و راهنمایی از شهید دکتر بهشتی و عزیمت حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر ناطق نوری به طبس، توطئههای گروه انحرافی به خوبی مشخص شد و در انزوای کامل قرار گرفت. جواد مالکی در ادامه خود را آماده مبارزه مسلحانه علیه رژیم نمود و هنگامی که در اصفهان قرار بود یک سلسله عملیات انفجاری انجام دهند، یک بسته از دینامیتها در دست همسرش عمل کرد و او را به شدت مجروح ساخت. جواد با مدیریتی که داشت، به راحتی قبل از آنکه مزدوران رژیم سر برسند، به سرعت همسرش را به تهران منتقل کرد و با مساعدت برادران و خواهران انقلابی، او را در یکی از بیمارستانهای تهران بستری نمود.
زندگی شهید جواد مالکی سراسر مبارزه برای سرنگونی رژیم پهلوی و استقرار عدل و عدالت در جامعه بود و در این راه روز به روز ایمانش راسختر و به یاری خداوند امیدوارتر میشد.
جواد مالکی در کمیته استقبال از امام راحل و سازماندهی امور مربوط به محافظت از ایشان به همراه شهیدان محمدصادق اسلامی و حسن اجارهدار نقش اساسی داشت.
شهید مالکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای تشکیل هستههای اولیه کمیتههای انقلاب اسلامی، به همراه شهیدان اسلامی و اجارهدار ، بسیار تلاش کرد. پس از آن و با اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی، او که همیشه به دنبال انجام تکلیف الهی بود، از شهید بهشتی در خصوص عمل صالح پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، نظرخواهی کرد و ایشان از او خواستند تا به همراه دوستانش بیایند و کار سازماندهی حزب را عهدهدار شوند، او نیز با کمال میل پذیرفت و مسئول تشکیلات استان تهران گردید و تا آخرین لحظه حیاتش در این سنگر به مبارزه پرداخت. به سبب تلاشهای چشمگیری که داشت به شورای مرکزی حزب دعوت شد و سرانجام به همراه شهید بهشتی، راه سرخ شهادت را در هفتم تیر سال 1360، با سربلندی هر چه تمام طی کرد. او هم چنین با حضور در کلاسهای درس به جوانان راه پاسداری از ارزشهای انقلاب را آموزش میداد.
از شهید مالکی یک فرزند به نام آسیه به یادگار مانده است.
توجه به تربیت جوانان مبارز و متعهد ویژگی بارز شهید
شهید جواد مالکی به موضوع تعلیم و تربیت بسیار اهمیت میداد. زمانی که رژیم پهلوی سعی داشت جوانان را با سرگرم کردن به امیال دنیوی ، از راه مبارزه و اندیشه بازدارد، او به سوی جوانان میرفت و راه و رسم مبارزه و تعلیم و تربیت اسلامی را به آنان میآموخت . او میدانست که چگونه شرایط را برای یافتن استعدادهای جسمانی و روانی افراد مورد تربیت و هدایت به کارگیرد و آنان را ضمن مصون نگه داشتن از انحرافات اجتماعی، به سوی سعادت رهنمون شود.
او در تربیت افراد به ویژگیهای فردی، ذاتی و استعدادهای آنان توجه میکرد و با شیوههای صحیح اخلاقی و اسلامی آنها را اداره مینمود.
شهید مالکی با اهمیت دادن به موضوع تعلیم و تربیت هم چنین توانست بسیاری از جوانان پاک فطرت را که از ظلم رژیم پهلوی به ستوه آمده بودند از خطر افتادن به دام گروههای انحرافی و التقاطی نظیر مارکسیستها و تودهایها بازدارد.
ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی شهید
- اسلام محوری
- هوشیاری
- تلاش برای ارتقاء بینش جوانان
- توجه به محرومان
- نظم در امور
- روحیه بلند تشکیلاتی و مبارزاتی
- حرکت در مسیر رهبری انقلاب
آید مرا زخون شرافت پیام او
شد مالکی شهید و به جا ماند نام او